بخش سوم بهانه ای برای حضور  را تقدیم شما بزرگواران می کنم . 

امید که بخش اولو دوم  مورد توجه عزیزانم قرار گرفته باشه و درصورت امکان نظراتشون رو ببینم .

در این بخش خیلی سریع وارد مطلبی جدید می شم که مطمئنم  مانند مطالب پیشین برای دوستان اهل ادبم مناسب باشه .

پرداختن به ارزشهای اجتماعی ،  فرهنگی و....

شهریار همانگونه که به سرزمین مادری و رسوم پدر خود عشق می ورزد اشعار بسیار نغزی در خصوص مقام مادر و پدر به زبانهای ترکی و فارسی سروده است:

گویند من آن جنین که مادر 

از خون جگر بدو غذا داد

تا زنده ام آورد به دنیا

جان کند و به مرگ خود رضا داد

هم با دم گرم خود دم مرگ

صبرم به مصیبت و عزا داد

من هرچه بکوشمش به احسان

هرگز نتوانمش سزا داد

جز فضل خدا که خواهد اورا

با جنت جاودان جزا داد

نمونه هایی از شدت عـلاقـه استاد،  به وطن ، آب و خاک  و سرزمین مادری در غـزل عید خون و قصاید مهـمان شهـریور، آذربایـجان، شـیون شهـریور و بالاخره مثـنوی تخـت جـمشـید به زبان شعـر بـیان شده است .

 شهریار شاعر سه زبانه است. ترکی آذربایجانی ، فارسی و عربی

 در اشعار استاد  هیچ توهینی به ملل غیر نمی شود. او به همه زبانها و ملتها احترامی کامل دارد.

 وهمواره در  جای جای اشعارش می کوشد تا با هر نحو ممکن سبب انس اقوام وملیتها باشد .

 سبک شناسی آثار استاد 

روحی حساس و شاعرانه در تمامی  اشعار استاد موج می زند, که همواره با تخیلی پویا  و آفریننده ، در پرواز می باشد .

و شعر استاد در هر زمینه ای که باشد سرشار از تجدد و نوآوری است .

اشعاری  که برای نیما و به یاد او سروده و دگرگونیهایی که در برخی از اشعار خود در قالب و طرز تعبیر و زبان شعر به خرج داده, حاکی از طبع آزماییهای استاد می باشد . 

عشق الهی و عارفانه  شهریار در خلال غزلهای انتظار؛ جمع وتفریق؛ حراج عشق؛ ساز صباء؛ ونای شبان و اشک مریم ، وحشی شکار؛ یوسف گمگشته؛ مسافر همدان و مرغ بهشتی و بسیاری از  آثار او قابل رویت می باشند .

بسیاری از  خاطرات تلخ و شیرین او در هذیان دل: حیدربابا: مومیای و افسانه شب  بسیار جذاب و آموزنده می باشند .

ناکامیها ومحرومیتهای استاد در غزلهای گوهرفروش: ناکامیها؛ جرس کاروان: ناله روح؛ مثنوی شعر؛ حکمت؛ زفاف شاعر و سرنوشت عشق بیان شده است.

 خلاصه اینکه : 

شهریار در زمینه های گوناگون و به شیوه هایبسیار  متنوع شعر گفته است .

 اشعارش در موضوعات مذهبی ، وطنی ، تاریخی و و اجتماعی بسیار متنوعند .

تازگی مضمون, خیال, تعبیر, حتی در قالب شعر دیوان او را از بسیاری شاعران عصر متمایز کرده است.

 
استاد  در درآوردن لغات ، تغبیرات روز و اصطلاحات معمول عامیانه دیده ای روشن بین داشته ولذا اشعارش  وصف حال زمان  بوده  و همین امرا شعارش را از قدما  مجزا می‌کند.

 ماه من در پرده چون خورشید غماز غروب 

گشت پنهان و مرا چون دشت رنگ از رخ پرید

چون شفق دریای چشمم موج خون میزد که شد

آفتاب جاودان تابم ز چشمم ناپدید

 قسمت عمده ای از دیوان شهریار غزل است.

سادگی زبان  و شیوایی کلام  استاد از مشخصه های بارز رواج و شهرت شعر شهریار در بین اقوام وملل مختلف می باشد .

و سخن پایانی اینکه :

شهریار با روح تاثیرپذیر و قریحه ی سرشار شاعرانه اش عواطف و تخیلات و اندیشه های خود را به زبان مردم به شعر بازگو کرده است.

 و از این روست که شعراستاد  برای همگان جذاب ، آموزنده و پویا می باشد .

سرانجام خورشید تابناک  حیات شهریارسخن وادب پارسی ،  پس از
هشتاد وسه سال تابش پر فروغ در تاریخ 27 شهریور ماه سال 1367 شمسی ،  در کوهستانهای آذربایجان غروب می کند پیکرشریفش  بر دوش دهها هزار تن از دوستدارانش تا مقبره الشعرای تبریز حمل شده  و در جوار افاضل ادب و هنر به خاک سپرده می شود .